اول با من دوست باش ، بعد بگذار مادرت باشم

آچمَـــــــز

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..

اول با من دوست باش ، بعد بگذار مادرت باشم

گوشه دلم ،

خیلی خوب میدانم که تو اسباب بازی ِ من نیستی

خیلی خیلی خوب تر هم میدانم که تو به خواست ِ خودت نیامدی

این که چیزی نیست. ، میلیاردها آدم وجود دارند که به خواست خودشان نیامده اند

یکی ش خود ِ من ، تازه همان میلیاردها آدم هم به خواست خودشان نمی روند

جالب نیست ؟ جالب تر از اینها هم خواهی دید ..

اما یک چیزی را باید از همین حالا به تو یاد بدهم

آن هم این است که تو باید بلد باشی توی روابطت با آدمها ،

آنهایی که در دایره اول و نزدیک به تو قرار گرفته َند ، خودت و طرف مقابلت را سرگرم کنی

آخر اگر هی از دیگری توقع داشته باشیم ما را سرگرم کند ، هی فقط به ما برسد

هی ما را بخنداند ، هی خلاقیت به خرج بدهد ،

هی ما را بچرخاند (بچرخاند ؟ بله بچرخاند! )

هی محبت پشت ِ محبت تا حوصله مان سر نرود و برای هم تکراری نشویم

بلاخره روزی میرسد که هم طرف مقابل و هم خودمان خسته خواهیم شد

و یا مجبور میشویم رابطه را تمام کنیم یا گند بزنیم به آن و تا آخر عمر تحملش کنیم

تو دختر/پسر من هستی و من مامان ِ تو !

آیا تو دلت میخواهد یک روز رابطه مان را تمام کنیم

یا دلت میخواهد تا آخر عمر به جان ِیکدیگر غر بزنیم و شکایت کنیم

و گند بزنیم به رابطه مادر و فرزندی مان ؟

شاید هم دلت بخواهد به اندازه ای که من تو را میخندانم ، میچرخانم

سرگرمت میکنم ، به تو میرسم و محبتت میکنم ، من را بخندانی ، بچرخانی

سرگرمم کنی ، به من برسی و محبتم کنی ؟ ها ؟

چی ؟ چه کسی گفته مامان بودن یعنی عشق بدون قید و شرط ؟

تو نیامده اینها را از کجا میدانی ؟! تازه من که مخالف عشق بدون قید و شرط نیستم

اصلا آدم باید توی زندگی َش همینطور عشق بدون قید و شرط به دیگران پرتاب کند

البته تا جایی که وظیفه نشود ! نه اینکه نتوانم ها نع

من هم این مدلی زیاد داشته ام الان هم دارم

اما یک جاهایی میرسد که حس سوء استفاده به آدم دست میدهد

یا لحظه های افسردگی از راه میرسند و جلوی این بدون ِ قید و شرط را میگیرند

و میگویند پس من چی ؟ اصلا اینها را ولش کن کمی پیچیده است

از همان اولش بدون قید و شرط را یادت خواهم داد ..

اول ِ هر چیزی خیلی مهم است !

جان ِ دلم ، بیا قول بدهیم با هم خوش بگذرانیم . پایه همدیگر باشیم

بیا اول دوست باشیم رفیق باشیم ..

گفتم دوست ، بگذار یک چیز دیگر هم تا یادم نرفته به تو بگویم !

یادت باشد با همه آدمهای دایره اول زندگی َت اول دوست باشی بعد هرچه که خواستی

اول با بابات دوست باش ، بعد بگذار بابات باشد

اول با معشوقه َت دوست باش ، بعد بگذار معشوقه َت باشد

اول با همسرت دوست باش ، بعد بگذار همسرت باشد

با هرکس که میخواستی هرچه که باشی و تا آخر آخرش بمانی

اول ِاولش دوست و رفیقش باش ، آنوقت بنشین و ببین دوام رابطه را

بنشین و ببین حسرت اطرافیان را

بنشین و ببین گذراندن بهترین لحظه های زندگی َت را ..

اَه ! دیدی باز اصل مطلب را فراموش کردم ؟

میخواستم بگویم میدانم که تو اسباب بازی ِ من نیستی

خب من هم پرستار شبانه روزی تو نیستم ، ما با هم دوستیم

پس قول بده این شلوار غولی را دوست داشته باشی و سر ِ پوشیدنش هی گریه نکنی

و من از دستت موهایم را نکشم ، بعدش هم قول بده که هِی مدادرنگی قرمزت

پستونک و شیشه شیرت ، کنترل تلویزیون ، عینک بابا ، موبایل من و دیگر وسایل جالب انگیزت

هی از دستت بیفتند ، گاهی هم خودت هی زمین بخور یا تاتی تاتی کن

تا من با دیدن زیباترین بکگراند سپر عقب َت ، قاه قاه بخندم

و غم های نداشته َم از گوشه چشمانم سُر بخورند

و بتوانم زیباترین چیزها را خلق کنم خـُب ؟

 

+ مورچه پیدا کرده





نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در برچسب:, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |